به گزارش جام جم، از چندي پيش گزارش هاي مردمي در اختيار پليس آگاهي شهريار قرار گرفت مبني بر اين كه مرد ميانسالي كه يك پا دارد با پرسه زدن در جاده رباط كريم و محله هاي مختلف شهريار ساعات پاياني شب و صبح زود با تخريب دريچه صندوق هاي صدقات، پول آن را به سرقت مي برد.
در حالي كه تحقيقات در اين ارتباط آغاز شده بود، نماينده كميته امداد شهريار هم با حضور در مركز پليس از اين دزد يك پا به اتهام تخريب صندوق هاي صدقات در سطح شهر و حومه آن و سرقت پول هاي آن شكايت كرد.
دستگيري دزد يك پا
بنابراين جستجوي پليس براي دستگيري دزد يك پا آغاز شده بود تا سرانجام 29 آبان امسال ماموران انتظامي هنگام گشتزني در يكي از محله هاي جنوبي شهريار متوجه مرد كارتن خوابي شدند كه عصا به دست به سمت صندوق صدقه نصب شده در خيابان مي رود.
ماموران ، اين فرد را تحت نظر قرار دادند و متوجه شدند او با پيچ گوشتي در حال تخريب صندوق صدقه است. ديگر اطمينان يافتند وي همان دزدي است كه پليس در تعقيبش است بنابراين با نزديك شدن به مرد سارق، او را دستگير كردند و مبالغي از پول هاي دزديده شده از وي كشف و ضبط شد.
در اين مرحله متهم براي تحقيقات به پليس آگاهي منتقل شد و در بازجويي اعتراف كرد معتاد بوده و براي خريد مواد مخدر ـ شيشه ـ پول صندوق هاي صدقات را دزديده است.
در پي دستگيري اين متهم فرصتي براي خبرنگــار ما دست داد تا با وي گفت و گو كند.
به چه اتهامي دستگير شده اي ؟
سرقت پول هاي صندوق صدقات.
سابقه داري؟
نه.
با خانواده ات زندگي مي كني؟
نه. كارتن خواب هستم. هر جايي كه در خيابان پيدا كنم شب را به صبح مي رسانم. يك روز براي خودم در مشهد زندگي داشتم همسر و فرزندي؛ اما از چهار سال پيش كه به ترياك و شيشه معتاد شده ام، خانواده ام را براي هميشه از دست دادم و اكنون در حسرت ديدن تنها پسرم هستم.
پيش از اين چه كاره بودي ؟
آشپز ماهري بودم و در رستوران ها كار مي كردم؛ اما به دليل اعتيادم آخرين كارفرمايم نيز مرا اخراج كرد و آوارگي هايم شروع شد. مدتي بعد هم تصادف كردم و يك پايم قطع شد. هر كجا براي كار مراجعه مي كردم، بي نتيجه بود. هيچ كس به يك معتاد يك پا كار نمي داد، بنابراين براي تهيه موادمخدر و يافتن خوراك براي زنده ماندن، دزدي از صندوق هاي صدقات را از يك سال و نيم پيش شروع كردم.
دزدي ها را چطور انجام مي دادي؟
صبح عصا به دست از جاده رباط كريم به راه مي افتادم تا به شهريار برسم. در ميانه راه با ديدن هر صندوق صدقات با سيمي كه همراهم بود، سعي مي كردم اسكناس هاي آن را سرقت كنم. اوائل از هر ده صنـدوق فقط مــــــوفق مي شدم، پول يكي از آنها را خارج كنم تا اين كه الان با تخريب دريچه صندوق هاي صدقات، از 15 تا 30 هزار تومان پول سرقت مي كنم.
چطور در اين مدت دستگير نشدي ؟
وقتي كسي متوجه حضورم مي شد، عصا به دست و گريه كنان از كنار صندوق ها عبور مي كردم. رهگذران هم با ديدن من كه يك پا داشتم، دلشان مي سوخت و پولي به من كمك مي كردند.
مدتي را همانجا پرسه مي زدم و به محض خلوت شدن محله ها، سرقتم را از سر مي گرفتم. هر دو روز در ميان از جاده رباط كريم به شهريار مي آمدم و از صندوق هاي صدقات دزدي مي كردم. علاوه بر آن در دو ماه اخير 30 مرتبه پول هاي صندوق صدقات دو منطقه شهريار را دزديدم.
در جريان اين دزدي ها عذاب وجدان نداشتي؟
نه. من مستحق بودم و پول هايي كه مردم براي رفع بلا به صندوق ها مي انداختند سهم من هم مي توانست باشد و عذاب وجداني نداشتم.
بنابراين گزارش، متهم با قرار قانوني از سوي بازپرس شعبه دوم دادسراي عمومي و انقلاب شهريار در غرب استان تهران روانه زندان شد.